از «پایتخت» تا «نون.خ»؛ رقابت در تلویزیون برای جذب مخاطب
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۲۷۰۶۴۸
چند سالی است که تماشای سریالهای نوروزی مانند دید و بازدید عید تبدیل به یک رسم شده است، مخصوصا در این ایام کرونایی که نه امکان مسافرت وجود دارد و نه دید و بازدید عید.
به نظر میآید امسال چهار سریال «نون.خ» با کارگردانی سعید آقاخانی، «همبازی»با کارگردانی سروش محمدزاده، «لوتی» جواد افشار و «نوروز رنگی» با کارگردانی علی مسعودی سریالهایی هستند که میتوانند نظر بینندگان را جلب کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فصل سوم مجموعه تلویزیونی «نون .خ» با کارگردانی سعید آقاخانی، انتخاب شبکه یک سیما برای شبهای نوروز ۱۴۰۰ است. غیر از «پایتخت» که فقط دو شب مهمان خانههاست، «نون. خ» پرامیدترین سریال نوروزی است و با سابقه خوب دو فصل قبلی، شانس بیشتری برای جلب توجه مخاطبان در تعطیلات نوروزی دارد. سریالهایی که در چند فصل ساخته میشوند گاهی اوقات نمیتوانند مخاطب را جذب کنند و یا قصه افت پیدا میکند و یا بازیها و این موضوع گاهی باعث نگرانی مخاطبان و یا حتی تولید کنندگان میشود، اما سریال «نون. خ» مانند سریال «پایتخت» از آن دسته از سریالهای چند فصلی بود که به نظر میرسد تا اینجای کار توانسته دل مخاطب را بدست آورد.
گروه بازیگران «نون .خ» تقریبا دست نخورده و از سعید آقاخانی، سیروس میمنت، نسرین مرادی، هدیه بازوند و ماشاءا... وروایی بهره میبرد. شقایق دهقان که در فصل دوم، حضوری کوتاه داشت، در «نون. خ ۳» جزو بازیگران اصلی است و علی صادقی نیز پس از یک فصل غیبت به این مجموعه بازگشته است. تنها حمیدرضا آذرنگ که در ماههای اخیر مشغول تولید اولین فیلم سینمایی خود با نام «روزی روزگاری آبادان» بوده، از جمع بازیگران این سریال جدا شده و مشخص نیست جای خالی او چگونه پر خواهد شد. نکته جالب آن که مسئله شیوع کرونا در فصل سوم «نون. خ»، به نوعی دیده شده است. سعید آقاخانی در این باره توضیح داده که یکی از شخصیتهای سریال بر اساس قصه، به کرونا مبتلا شده و به همین دلیل بازیگران در این سریال همگی ماسک به صورت دارند.
فصل اول و دوم این سریال روایت قصه خانواده نورالدین خانزاده بود که در طول قصه با چالشهای متفاوتی درگیر میشود اما داستان فصل سوم سریال «نون. خ»، ادامه فصل دوم است و در این فصل علاوه براینکه در استان کرمانشاه و استان کردستان، فیلمبرداری شده، جلوههایی از مهاباد و بخشهای کردنشین استان آذربایجان هم به تصویر کشیده خواهد شد.
«نون خ» این روزها در اطراف تهران در حال تصویربرداری است و تاکنون حدود ۹۷ درصد از تصویربرداری فصل سوم آن انجام شده است.
«هم بازی»، ملودرامی عاشقانهشبکه دو سیما معمولا رویه متفاوتی را دنبال میکند هر چند بقیه شبکهها قصد دارند تا سریال طنز پخش کنند، اما شبکه دو قرار است سریال غیر طنزی را با نام «همبازی» و با کارگردانی سروش محمدزاده پخش کند. گفته شده اگر چه این سریال کمدی نیست، اما ملودرامی عاشقانه است که در فضایی شاد و شیرین ساخته شده و به مسائل جوانان میپردازد.
سروش محمدزاده کارگردان فیلم سینمایی «چهارشنبه» که به تازگی سریال «سیاوش» را روانه بازار نمایش خانگی کرده، برای دومین بار کارگردانی یک سریال تلویزیونی را تجربه کرده و قصد دارد «همبازی» را جلوی دوربین ببرد. دو گروه تصویربرداری در تهران و اطراف گرمسار مشغول ضبط تصاویر هستند.
آتیلا پسیانی، کامران تفتی، حسین مهری، مریم مومن، دیبا زاهدی، علیرضا استادی و امیر کاظمی از بازیگران این سریال هستند.
تغییری در کنداکتورشبکه سه در روزهای پایانی اعلامِ سریال نوروزی، کنداکتور خود را از «بوتیمار» نجفزاده به «لوتی» جواد افشار تغییر داد. سریال «بوتیمار» که در ابتدا قرار بود در ایام نوروز از شبکه سه سیما پخش شود موضوعی طنز مناسب شرایط نوروز بود، اما به طور ناگهانی جدول پخش تغییر پیدا کرد و تصمیم گرفته شد تا سریال «لوتی» که موضوعی جاسوسی، امنیتی دارد، روی آنتن شبکه سه سیما برود.
فصل اول سریال «گاندو» که حالا با نام موقت «لوتی» شناخته میشود به یکی از مهمترین پروندههای جاسوسی، یعنی بازداشت جیسون رضائیان و تبادل او، پرداخته بود.
بازیگران اصلی داستان «گاندو»، یعنی داریوش فرهنگ و وحید رهبانی حضور دارند و پندار اکبری و علی افشار، امیریل ارجمند و بهمن دان، نقش یک ارتشی را در این سریال تلویزیونی ایفا میکنند.
دومین ساخته علی مسعودیدومین سریال تلویزیونی علی مسعودی در شبهای نوروز از شبکه پنج سیما روی آنتن خواهد رفت. این مجموعه که در ابتدا با نام «نوروز رنگی» تولید شد، در ادامه نام آن به «هشت آباد» تغییر کرد و ممکن است برای پخش از شبکه پنج، به نام «نوروز رنگی» برگردد.
مسعودی که امسال سریال «آخر خط» را به عنوان نخستین تجربه کارگردانی روی آنتن داشت، با این سریال موفقیت خاصی کسب نکرد و این بار با یک سریال طنز دیگر در پی جذب مخاطبان تلویزیون است.
علی مسعودی، یوسف تیموری، داریوش سلیمی، سیاوش مفیدی، رابعه اسکویی، هادی عامل هاشمی و جواد خواجوی بازیگران اصلی این سریال هستند که در شهر مشهد تولید شده و با تکیه بر نوستالژیهای دهه ۶۰، داستانی را در اسفند سال ۶۶ و فروردین سال ۶۷ روایت میکند. جواد خواجوی پس از «سرباز»، برای دومین بار با «نوروز رنگی» به عنوان بازیگر تلویزیون دیده خواهد شد.
منبع: خبرآنلاینمنبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۲۷۰۶۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
به گزارش همشهری آنلاین، همانگونه که انتظار میرفت، سریال حشاشین، با حواشی متعددی که رقم زد، نتوانست به اثر درخور و ماندگاری در حافظه مردم کشورمان تبدیل شود. سریالی که در زمان تولید، با سروصداهای بسیاری همراه شد و عنوان یکی از پرهزینهترین تولیدات جهان عرب را از آن خود کرد.
این سریال، ماه رمضان امسال، از یکی از شبکههای اصلی مصر به روی آنتن رفت و در آن کشور نیز واکنشهای متفاوتی را به خود دید. سابقه تاریخی چنین کارهایی، این شائبه را تقویت میکرد که با توجه به فضاسازی فرقهای داستان، باید در انتظار کژراهههای روایی بود علیالخصوص آنکه ایران، ابژه این داستان بود و نمیتوانستیم بپذیریم که کشوری مانند مصر، داستانی در مسیر روایت دقیق و متقن تاریخی از ما داشته باشد.
ساختار مشوش روایت و البته بزرگنماییهای اغراقآمیزی که میخواست این باور را به مخاطب الصاق کند که ایرانیها، پدر داعش هستند، بهاندازهای ناشیگرانه بود که با یکبار تماشای صرف چند قسمت از سریال، میشد بهراحتی متوجه آن شد. حشاشین هرچقدر که در زمینه ساختار حرفهای سریالسازی، الکن است و بویی از استانداردهای سریالسازی جهانی نبرده اما در زیرلایه، به شکلی دقیق، فراتر از رویه ظاهری آن که ایرانستیزی است، نوعی شیعهستیزی را در پیش گرفته است.
طبیعی است که در پرداخت داستانهایی با مضمون فرقههای سیاسی، یک تصویر ظاهری از المانهای آن فرقه ساخته میشود و یک تصویر نیز در زیرلایه مورد نظر است تا توطئهها و منویات حقیقی آن فرقه، به دور از تمایلات سورئالیستی، زمختی خود را نشان دهد. به همین دلیل، حشاشین در شکل ظاهری، به ایرانستیزی روی آورده و زیر پرچم حسن صباح، وجوه مدیریتی ایرانیان و تمایل به کشورگشاییهایی که دارد را مورد نقد قرار داده است بنابراین همین نقد خزنده نمیتواند مخاطب را مجاب کند که با یک روایت درست و تاریخی مواجه بوده است.
اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههایی از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است
در پسزمینه اما هدف فیلم کلانتر است که خوراک مویرگی مکفی در جهت اقناع مخاطب را دارد و آن، گرفتن انگشت اتهام جنایتهای تاریخی به سمت شیعه بوده است. از جریان داشتن عباراتی چون سر مار را باید زد که به تائید سریال، از آن زمان در مورد حاکمان ایران عنوان شده و امروز نیز شنیده میشود تا بهرهمندی از پرچم سیاه برای فرقه که تداعیکننده پرچم داعش است و البته آکسانهای متعدد بر روی این گزاره که باید با رهبرانمان مشورت کنیم، بهخوبی موید این مورد است. اینکه تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه نسبت داده شده تا جزءنگریهایی که مبتنی بر رجعت به کتاب خدا و پیامبر به جای امام و ولیفقیه است، نمونههای دیگری از جنگ روایتی است که این سریال در خدمت به شیعهستیزی انجام داده است.
فارغ از این محتوای عجیب و آشکار، سریال، متناسب با هزینهکرد و پروژه تبلیغاتی بزرگی که داشته، دستاورد فنی نداشته است. حشاشین را نمیتوان یک سریال مبتنی بر استاندارد روز این حوزه دانست. کارگردانی بهواسطه تشتتهای میزانسن، چندان قابلقبول نیست و بازی بازیگران، بیرونزدگیهای فراوان دارد که مخاطب را میآزارد.
مجموعه تمام این عوامل سبب شده تا حشاشین، با ساختار جعل تاریخ، موجودیت داشته باشد و این مهم، نه مبتنی بر سندیت واقعی است و نه میتواند برداشتی آزاد از یک برهه تاریخی قلمداد گردد. افراطگری در جعل تاریخی حوادث به اندازهای زیاد است که مخاطب عام نیز متوجه این میزان عداوت شده و به همین دلیل ارتباط چندانی با آن نمیگیرد.
این سریال، نمونه بارز آثاری است که علیرغم تزریق حدود ۱۳ میلیون دلار، نتوانسته آن اثرگذاری اعتقادی و سیاسی را بر روی مخاطب خود داشته باشد. در دنیای امروز، بیشترین میزان تاثیرگذریهای اینچنینی، از مجرای مواجهه نرم و زیرپوستی صورت میگیرد حال آنکه حشاشین بهواسطه عدمبرخورداری از استانداردهای لازم محتوایی و بصری، نتوانسته مخاطب خود را تحتتاثیر قرار بدهد و به همین دلیل، با استقبال قابلتوجهی از سوی مردم خاورمیانه مواجه نشد.
در ایران نیز این سریال از سوی یک سکوی مطرح و دو سکوی کمتر شناخته شده شبکه نمایش خانگی ارائه شد که با توجه به نظارت پسینی در مورد تولیدات خارجی، خیلی زود بساط این سریال از تمامی پلتفرم ها حذف شد. سریالی که در ایران نیز همپای منطقه، دیده نشد و نتوانست تاثیرگذرای ولو حداقلی هم داشته باشد.
کد خبر 848782 منبع: ایرنا برچسبها خبر مهم فیلم و سریال خارجی